سؤالات زيادي را آماده كرده بوديم تا سردار به آنها پاسخ بگويد؛ پروژه نفوذ دشمن، انتخابات اسفندماه، درخواست بسيجيان براي اعزام جهت حرم اهل بيت(ع) درعراق و سوريه، دانشگاه بسيج، تلويزيون اينترنتي بسيج و سردار با صبر و حوصله به سؤالات ما پاسخ داد.
رئيس سازمان بسيج نگاه عميقي به پروژه نفوذ داشت، برتبيين شاخصها به جاي تعيين مصداقها در انتخابات تأكيد كرد و گفت: هيچ برنامهاي براي اعزام نيرو به عراق و سوريه نداريم. سردار اعتلاي علمي و تخصصي كردن مديريتها در بسيج را علت راهاندازي دانشگاه ميدانست و گفت كه تلويزيون اينترنتي را براي مخاطبان خارج از كشور راهاندازي خواهند كرد. مشروح اين گفتوگو از نظرتان ميگذرد.
سردار! بر اساس رهنمودهاي رهبر انقلاب مهمترين موضوع در مرحله پسا برجام مسئله نفوذ دشمن است، به نظر شما كدام يك از بخشهاي نظام اكنون بيشتر در معرض تهديد و نفوذ دشمن قرار دارد؟
نفوذي كه امام خامنهاي فرمودند مربوط به جنبههاي تاكتيكي آن نيست كه يك نفري با ابزار جاسوسي خود در جايي نفوذ كند. البته اين هم نوعي نفوذ است ولي مهمتر از آن، نفوذ در باورهاست به طوري كه ما دوست خود را دشمن ببينيم و دشمن خود را دوست، نفوذ الان تاكتيك نيست.
نفوذ تاكتيكي در زمان انقلاب تا الان بوده است و مأموريتش هم عوض شده. در ابتداي انقلاب امريكاييها نفوذ كردند و شهيد بهشتي و شهيد رجايي را ترور كردند و بعد در زمان جنگ نفوذ كردند و اطلاعات نظامي و لشكرهاي ما را به صدام اطلاع دادند و بعد از آن تلاش كردند در عرصههاي سياسي كارهايي كنند و هر دورهاي كه با ما جنگ داشتند در اين جنگها از تاكتيك نفوذ استفاده كردند براي يك استراتژي ديگر. استراتژي آنها در دو سال اول انقلاب ترور و كودتا بود كه شكست خورد و نتوانستند كاري از پيش ببرند و بعد آمدند وارد جنگ شدند، امريكا تنها كشوري بود كه در حمايت از صدام وارد جنگ با ما شد كه آنجا هم شكست خورد.
بعد از پايان جنگ تحميلي 10سال استراتژي سياسي- فرهنگي را تا سال 78 دنبال كردند، خواستند ميوه را رسيده بچينند كه ملت به صحنه آمد و آنها را شكست دادند و دوباره 10 سال عمليات گسترده سياسي- رسانهاي انجام دادند، رسانههاي گوناگون را به روي مردم ايران باز كردند. با تبانياي كه با برخي از افراد در داخل كشور داشتند، فتنه بزرگي را در سال 1388 رقم زدند وهمه سران غرب هم آمدند پشت تريبونها و گفتند كه كار ايران تمام است و نظام ايران سقوط ميكند ولي آن هم با حضور و درايت مردم و راهنماييهاي خوب رهبري شكست خورد و آمدند وارد جنگ اقتصادي شدند، اين هم با هدايت همين فتنهگران داخلي بود، آنها گفتند ما هر كاري كنيم مردم بيايند در خيابان باز هم شكست ميخوريم، بايد كاري كنيم كه مردم خسته شوند، ديگر نيايند پشت سر نظام.
لذا گفتند تحريم كنيم تا اقتصاد ايران فلج شود و مردم گرسنه بمانند. چهار سال هم اينطور گذشت و نتوانستند نتيجه بگيرند. وزير خزانهداري امريكا حركت كرد كشور به كشور. خودش شخصاً رفت.رشوههاي بزرگي دادند چه به فرد چه به كشور تا ايران را از نظر اقتصادي تحت محاصره و فشار قرار دهند. اين كار را هم عملياتي كردند اما در 15 فروردين 1394 رئيسجمهور امريكا آمد پشت تريبون و گفت تحريمهاي ايران فايدهاي ندارد و به نتيجه نميرسد.
يعني اينها در استراتژي كودتا، جنگ سياسي،فرهنگي و اقتصادي شكست خوردند. حالا كه ديدند همه استراتژيهاي آنان عليه ما شكست خورده همان اهداف را در قالب مذاكره دنبال كردند.الان سعي ميكنند خودشان را به ما نزديك كنند و وارد مذاكره شوند. پيش از اين نفوذ وجود داشت براي رسيدن به اهداف استراتژيك سياسي و اقتصادي، الان خود نفوذ استراتژي دشمن است.
به جاي ژست جنگطلبانه، ژست دوستانه ميگيرد. رفاقت ميكند و دم از دوستي ميزند و پيام نوروزي ميدهد و سفره هفت سين پهن ميكند و به زبان فارسي شعر ميخواند و ميخواهد بيايد وارد خانه ما شود كه اين از جنس نفوذهاي قبلي نيست.
الان هم نفوذ تاكتيكي هست اما نفوذ تاكتيكي مسئله اصلي نيست و امروز نفوذ استراتژيك است كه در باور ما بيايد كه امريكا دوست ما شده است.
ممكن است ارتباط جاسوسي نباشد ولي همين قدر كه آنچه او ميخواهد به ما تحميل شود سادهلوحي كنيم، آن وقت از پشت به ما خنجر خواهد زد. همانطور كه امام خامنهاي درباره اين نكته هشدار دادند كه خنجر ميزنند واقعيت است و خنجرش هم آماده است. امريكا الان تنها حامي منافقين است، امريكا ايستاده و پادگان هم درست كرده كه بمانيد.
امريكا تنها كشوري است كه تروريستها را در شرق كشور آموزش ميدهد، تجهيز ميكند و كمربندهاي انتحاري درست ميكند و بمب ميسازد، به طوري كه اكنون امريكا بزرگترين پايگاه گروههاي تروريستي عليه ايران است، همين الان پايگاه تروريستها در داخل امريكاست و از همان جا دارند سازماندهي ميشوند، همين گروهي كه چند سال پيش در شيراز بمبگذاري كردند و در حسينيه بچههاي كوچك را به شهادت رساندند اينها پايگاهشان در امريكاست. بيشترين تعداد رسانهاي كه عليه ايران فعاليت ميكنند و آموزش نظامي، بمبسازي انفجار، شورش و... ميدهند همه اين رسانهها و ماهوارهها پايگاهشان در امريكاست.
پهپادهاي جاسوسي امريكا مرتب بالاي سر ماست. پرواز ميكنند و هر از چند گاهي بعضيهايشان گرفته ميشوند كه برخي موارد اعلام ميشود... هواپيماهاي جاسوسي امريكا دائماً در طول مرز ما در حال حركتند. ناوهاي امريكايي دائم در خليج فارس حضور دارند و دائماً ما تهديد ميشويم كه گزينه نظامي ما روي ميز است و اموال ما را هم 36 سال است با وجود قرارداد الجزاير بلوكه كردهاند.
تعهد كرده بودند در ازاي آزادي گروگانهاي لانه جاسوسي، اموال را پس بدهند كه ندادند. اين كشور الان دم از دوستي ميزند. دوستياش كجاست؟ مشخص است كه اينها همه حرف است و ميخواهد ما را فريب دهد و خنجر را به گفته رهبر از پشت فرو كند و ما بايد هوشيار باشيم و نفوذي كه امروز مطرح است، اينطور نيست كه در كدام دستگاه است، هر كسي مسئوليت بالاتري دارد در كشور امروز بيشتر در معرض خطر است. چون امريكا ميخواهد در باز شود بيايد تو، كساني كه اختيارات اين كار را دارند، بيشتردر معرض خطرند.
تا انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و نيز مجلس خبرگان در اسفند سال جاري زمان زيادي نمانده است. دشمن چقدر ميتواند در اين انتخابات تأثيرگذار باشد، آيا اساساً زمينه تأثيرگذاري دشمن در انتخابات وجود دارد؟
دشمنان 36 سال پيش جنگي عليه ما تدارك ديده و حمايت كردند. امروز هم جنگهاي زيادي عليه ما به راه انداختهاندكه تنها هدفشان اين است كه كشور و نظام ما را به سمت يك نوع ديكتاتوري سوق دهند. آنها ميخواهند نظام را در مقابل مردم قرار دهند.
اما نظام جمهوري اسلامي با درايتي كه داشت، خود مردم را وارد ميدان كرد و آنها از مردم شكست خوردند و نتوانستند دموكراسي و مردمسالاري را محدود كنند. آنها ميخواستند با اين حركات دولت و نظام ما را به سمت خشونتورزي و اعمال محدوديت عليه مردم وادار كنند و بعد دولت و نظام را نامشروع جلوه داده و پايگاه اجتماعي نظام را مورد سؤال قرار دهند.
تنها راهي كه اينها پيش رو دارند اين است كه همه تلاش خود را انجام ميدهند تا موضوع تأييدصلاحيتها آنگونه كه بايد انجام نشود. آنها ميخواهند آدمهاي قاچاقچي، خرابكار، فتنهگر، دزد، آشوبگر و جاسوس وارد مجلس شوند. حساسيت رسانههاي غربي روي شوراي نگهبان است. آنها روي تأييد صلاحيتها حساس هستند و ميخواهند اين را حذف كنند در حالي كه آنها در كشور خودشان هم معيارهايي براي انتخاب افراد مورد نظر دارند.
در خود كشور امريكا در طول اين 200 سال كه رئيسجمهور انتخاب ميشود، تنها دو حزب ميتوانند شركت كنند و باقي احزاب اصلاً به حساب نميآيند. اين يعني دموكراسي محدود. تمام تلاش دشمن در اين است كه عليه نهادهاي مربوط به برگزاري انتخابات نظير شوراي نگهبان و وزارت اطلاعات كه در برگزاري انتخابات سالم نقش دارند تبليغات كند تا به آنچه ميخواهند دست يابند. ما بايد هوشيار باشيم و از همه دستگاههاي مربوطه، نظير شوراي نگهبان، وزارت كشور و دستگاههاي نظارتي كه صلاحيت كانديداها را تأييد ميكنند به شدت حمايت كنيم و اجازه ندهيم افراد نااهل و فاقد صلاحيت وارد مجلسمان شوند.
نقش بسيج و بسيجيان در اين انتخابات چيست؟ اخيراً يكي از مقامات روحاني از برنامههاي دشمنان براي دو انتخابات خبرگان و مجلس سخن گفت و از بسيجيان خواست مراقب باشند تا مبادا مجلسي همانند مجلس ششم دوباره شكل بگيرد. بسيجيان چه نقشي ميتوانند در اين خصوص داشته باشند؟
بسيج و بسيجيان يك نقشي در تأمين امنيت انتخاباتها بر عهده دارند كه به لطف خدا تاكنون از عهده اين وظيفه خطير برآمدهاند. گواه اين مدعا برگزاري همه انتخابات ما در همه دورههاي مختلف با صحت و سلامت و در كمال امنيت و آرامش بوده است.
وظيفه ديگر بسيجيان، ترغيب آحاد مردم به حضور در پاي صندوقهای رأي است. ما بايد انسجام ملي خود و يكپارچگيمان را در حضور پاي صندوقهاي رأي نشان دهيم.
سومين وظيفه بسيجيها ارتقاي بصيرت اجتماعي بر اساس شاخصههايي است كه ولي فقيه در هر دوره از انتخابات تعيين ميكنند. ما نميتوانيم به عنوان يك سازمان مصداق خاصي را جهت انتخابات معرفي كنيم و از بسيجيان بخواهيم كه به چه كسي رأي بدهند. بسيجيان به نظرات ما در اين زمينه گوش نميدهند، قرار هم نيست كه گوش دهند.
اصلاً ما اينچنين بسيجياني نميخواهيم. بسيجيان ما بايد انتخابگر، آزادانديش و نقاد باشند. بايد خودشان تحليل و بررسي كنند و نامزدهاي اصلح را شناسايي كنند. اما قطعاً ما روي شاخصها تأكيد كرده و شاخصهاي اصلي را براي انتخاب اصلح خيلي شفاف و روشن بازگو ميكنيم.
شاخصهاي انتخاب اصلح را بر اساس رهنمودهاي حضرت امام (ره) و امام خامنهاي عزيز كه در هر انتخاباتي مطرح مينمايند مورد نظر قرار ميدهيم و آنها را پيشرو خود و بسيجيان ميگذاريم و براي مردم بازگوميكنيم و تلاش حداكثري خود را براي تبيين شاخصها انجام ميدهيم تا مردم بتوانند انتخاب بهتر و اصلح را داشته باشند.
اين روزها موضوع دفاع از حرم در عراق و سوريه بسيار مهم است و امنيت ما هم به نوعي با اين موضوع گره خورده است. از سوي ديگر بسياري از بسيجيان، مشتاق دفاع از حرم اهل بيت (ع) هستند، سازمان بسيج در پاسخ به اين موضوع برنامهاي براي اعزام نيرو به سوريه و عراق ندارد؟
خير ما برنامهاي براي اعزام نيرو نداريم. اين سؤالي است كه اين روزها بسياري از ما ميپرسند. ما در جبهههاي سوريه و عراق كمبود نيرو براي مبارزه نداريم. به ويژه در عراق كه رزمندگان شجاعي براي دفاع از كشورشان دارند. اما مشكل آنها اين است كه با يك دشمن ساده در مقابل خودشان روبهرو نيستند، آنها با همه قدرتهاي غربي درگير هستند.
اين مسئله شبيه جنگ خودمان در دوران دفاع مقدس است. جنگ ما يك استثنا بود. همه از شرق و غرب عليه ايران تجهيز شده بودند و صدام را حمايت ميكردند. همه قدرتهاي غربي و كل كشورهاي جيرهخوار آنها در منطقه، با تمام سرويسهاي جاسوسي پشت اين جنگ تروريستي هستند كه در عراق و سوريه به راه افتاده است.
بنابراين نميشود آنها را در اين جنگ تنها گذاشت. آنها نيازمند يك پشتوانه هستند، شايد بخشي از اين پشتوانه در حضور ما باشد كه تأثير روحي و رواني هم دارد. زماني كه همه دشمنان در كنار تروريستها هستند، از افسر اسرائيلي گرفته تا افسر امريكايي، فرانسوي، امريكايي، انگليسي، عربستاني، قطري، اماراتي و ديگر كشورها، يك دلگرمي بايد براي نيروهاي محور مقاومت هم وجود داشته باشد و حضور نيروهاي ما به عنوان مستشار بهترين دلگرمي و پشتوانه براي آنهاست.
بخش ديگري از اين حضور مربوط به حضور كارشناسي و مشاورهاي امور نظامي است. ما در طول دوران دفاع مقدس و در مقابله با اقدامات تروريستي كه عليه كشورمان انجام شد، تجربيات زيادي را به دست آورديم؛ تجربياتي كه به درخواست آنها در اختيارشان قرار ميگيرد.
قطعاً تشكيل بسيج در روزهاي اول انقلاب الگوي خوبي براي كشورهاي محور مقاومت است اگرچه آنها هم اخيراً به نوعي نيروهاي مردمي را وارد نبرد با تروريستها كردهاند اما اگر زودتر از اين اقدام ميكردند چه بسا امروز وضعيت بهتري داشتند. به نظر ميرسد تجربيات سازمان بسيج در زمينه نحوه به كارگيري نيروهاي مردمي براي اين كشورها به ويژه عراق و سوريه مهم باشد. آيا اين تجربيات در اختيار آنها قرار گرفته است؟
با توجه به نوع حكومتها، در دنيا چيزي به عنوان بسيج مردمي وجود ندارد. معمولاً دولتها از اينكه مردم مسلح شوند و قدرت داشته باشند در هراس هستند كه نكند روزي مقابل خودشان بايستند. در سوريه و عراق هم ابتدا بسيج مردمي وجود نداشت، اما كار به مرحلهاي رسيد كه متوجه شدند هيچ راهي به جز دفاع مردمي نميتواند كمكشان كند.
آنها به اين نتيجه رسيدند كه مردم بايد به ميدان بيايند زيرا اين اتفاق را صرفاً نميتوانند با نيروهاي حقوق بگير در پادگانها جمع كنند. ما هم در كشورمان اين الگو را نداشتيم، تا جايي كه امام خميني (ره) اين موضوع را ابداع كردند و بسيج در كشور شكل گرفت.
كشورهاي ديگر اين الگوي ما يعني بسيج را پيش رويشان دارند و خيلي خوب ميتوانند از تجربيات بسيج در ايران بهرهمند شوند. سوريه و عراق اين الگو را از ما برداشت كردند و همين بسيج مردمي عامل اصلي استمرار مقاومت در سوريه و عراق شد، به طوري كه اگر بسيج مردمي به فتواي مراجع وجود نداشت، قطعاً دمشق تا به حال سقوط كرده بود.
گروه تروريستي داعش از طرف امريكا و اسرائيل مأموريت داشت تا بغداد را بگيرد و هم مرز ايران شود و بعد حكومتي مانند صدام با صبغه و رنگ و بوي ديني درست كند تا بتواند به ايران تعدي كند. نقشه دشمنان ما اين بود كه ميخواستند صدامي ديگر عليه كشور ما علم كنند. داعش در حقيقت براي امريكا و اسرائيل صدامي ديگر بود. اما وقتي به پشت دروازههاي بغداد رسيدند، همين فرمان بسيج مردمي آنها را شكست داد و عقب راند. استراتژي اصلي آنها شكست خورده و آنچه امروز شاهد آن هستيم ته مانده آنهاست كه نميتواند اهداف پليدشان را محقق سازد.
اخيراً جنابعالي از تأسيس دانشگاه بسيج خبر داديد كه خبر خوبي براي بسيجيان بود اما جزئيات آن اعلام نشد. اين دانشگاه كي و چگونه و در چه رشتههايي دانشجو ميپذيرد. اساساً اهداف و انگيزه سازمان بسيج براي تأسيس دانشگاه چيست؟
بسيج روز به روز در حال گسترش است. ما ابتدا مجموعه كوچكتري بوديم كه برنامهريزي، به خط كردن نيروها و هماهنگي بسيار راحتتر صورت ميگرفت. اما امروزه بسيج بسيار گسترده شده است كه بدون آموزشهاي لازم ما نميتوانيم به اهدافمان برسيم و نيازمند بالارفتن سطح علمي نيروها به ويژه در تخصصهاي بالاي مديريتي هستيم، لذا اگر به كيفيت نيروهاي بسيجي توجه نشود صرف كميت خودش ممكن است به يك آفت تبديل ميشود، از اين رو راهاندازي اين دانشگاه پيشنهاد شد.
بعد از دو سال پيگيري در وزارتخانهها و شوراهاي مربوطه و انجام امور اداري و سازماني، در نهايت به تصويب رسيد. اين دانشگاه با هدف اعتلاي علمي كادربسيج وكيفيت بخشي به تخصصهايي كه درپايگاههاي بسيج وجود دارد راهاندازي ميشود.
در اين دانشگاه ما بسيجيان را آموزش داده و كادر مورد نيازمان را پرورش ميدهيم البته نه به اين منظور كه اينها حقوقي دريافت كنند. افرادي در اين دانشگاه مشغول به تحصيل خواهند شد كه در پايگاههاي بسيج فعاليت داشته و مسئوليتي برعهده دارند. فرماندهان پايگاهها، سرگروههاي صالحين، فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاي رزمي، مسئولان گروههاي جهادي، مسئولان گروههاي فرهنگي از جمله گروههاي هدف ما براي تحصيل در اين دانشگاه هستند تا در رشته تخصصي فعاليت خود ارتقاي تحصيلي پيداكنند. فعالان فضاي مجازي هم ميتوانند در اين دانشگاه پذيرش شوند.
اين دانشگاه بر مبناي علوم انساني اسلامي شكل گرفته و ما اكنون درحال سازماندهي و توليد محتوا هستيم تا بتوانيم اقدام به پذيرش دانشجو كنيم.
اين دانشگاه فقط در تهران راهاندازي خواهد شد؟
خير، در ساختاري كه براي آن پيشبيني شده است اين دانشگاه در تمام استانها شعبه خواهد داشت.
براي پذيرش دانشجو آزمون ميگذاريد يا شرايط خاص ديگري مورد نظر است؟ آزمون اختصاصي خواهد بود يا كنكور سراسري؟
قطعاً اين دانشگاه يكسري مقررات و شرايط خاص ورودي خواهد داشت، اگر قرار باشد مدركي ارائه شود كه مورد تأييد وزارت علوم هم باشد بايد آزموني هم برگزار شود.
علاوه بر دانشگاه بسيج، اخيراً خبر راهاندازي شبكه تلويزيون اينترنتي بسيج را هم داشتيم، برنامههاي اين شبكه تلويزيوني چگونه توليد و پخش خواهد شد؟
ما شبكه تلويزيوني اينترنتي بسيج را با هدف پيامرساني به مخاطبان خارج از كشور توسط بسيجيان تشكيل داديم و مخاطب داخلي نداريم. اين شبكه در تلاش است صداي مردم را به دنيا برساند و با همين امكانات اثرگذاري بينالمللياش را داشته باشد.
گفته ميشود كه بسيج از ساخت برخي فيلمهاي سينمايي مطابق با خطمشي خود هم حمايت كرده و ميكند كه برخي از آنها هم چندان مورد استقبال عمومي قرار نگرفته. ضعف از فيلمها بوده يا مطابق با ذائقه مخاطبان سينما نبوده است؟
فيلم و سينما، مسائل بسيار گسترده و پيچيدهاي دارد. همه چيز ربطي به ذائقه مردم ندارد. گاهي فيلمي براي خودش حاشيه درست ميكند و اين حاشيهها باعث جذب بخشي از مخاطبان ميشود و حس كنجكاوي مردم آنها را به ديدن آن فيلم ترغيب ميكند.
اما از طرفي يك فيلم بدون حاشيهسازي به نمايش درميآيد و روند معمولي خود را طي ميكند، از اين رو استقبالي هم كه از آن ميشود، يك استقبال معمولي از سينماست. اينها را نبايد با ذائقه مردم اشتباه بگيريم، چرا در مواردي ميتوان گفت كه ذائقه مردم طنز را ميپسندند.
حالا ميخواهد اين فيلم و سريال طنز، اجتماعي باشد يا سياسي يا ژانرهاي ديگر. گاهي هم در فضايي كارهايي نظير اخراجيها گل ميكند و مخاطبان زيادي به خود جذب ميكند. اينجاست كه ميتوان گفت ذائقه مردم طنز را ميپسندد. به نظر من موجي هم كه گاهي رسانهها در مورد فيلم يا سريالي درست ميكنند مؤثر است. فيلمهايي نظير «قلادههاي طلا» هم كه پيوند بالايي با دغدغههاي اجتماعي و روز داشتند مورد استقبال قرار گرفتند اما با قاطعيت ميتوان گفت كه مردم ما فيلمهاي تاريخي - اسلامي را به شدت ميپسندند. يعني روايت از زندگي انبيا و اوليا به شدت موردپسند مردم قرار ميگيرد يعني مطابق با ذائقه مردم ماست.
امام خامنهاي در بحث ترويج سبك زندگي اسلامي تأكيد بسياري داشته و دارند، بسيج برنامهاي در اين زمينه داشته يا دارد؟
در مورد سبك زندگي ديني- اسلامي بيشترين تلاش ما در حوزه تربيتي حلقههاي صالحين بسيج است. بسيج گستردهترين شبكه تربيتي جهان را در اختيار دارد. حلقههاي صالحين كه در تمام مدارس، پايگاهها، مساجد، ادارات و جاهاي ديگر برگزار ميشود، هدفش تعالي اخلاقي و تربيتي جامعه است.
آحاد خانوادهها و بسيجيان در اين حلقهها شركت دارند و به مراتب ديده و مشاهده شده است كه سبك زندگي و رفتارهاي اجتماعيشان تغيير كرده است.
كارهاي فرهنگي ديگر نظير برگزاري يادواره شهدا، كنگره شهدا و آشنايي جامعه با زندگي شهدا مدل رفتاري بسياري را تغيير ميدهد كه همه اينها تأثير مستقيم و مهمي روي مخاطب دارد و در سبك زندگي خانوادهها تأثير زيادي خواهد داشت.
شما به عنوان كسي كه در دوران انقلاب و جنگ حضور داشتيد و بعد از آن هم در مسئوليتهايي بوديد كه با جوانان بسيجي ارتباط داشتيد، چقدر روحيه و منش امروز جوانان را شبيه بسيجيان و جوانان آن دوران ميبينيد؟
به جرئت ميتوان گفت كه جوانان امروز با ديروز هيچ تفاوتي ندارند. تنها فرقي كه وجود دارد، تفاوت در فضاست. اينكه امروز جوانان ما با اصرار ميخواهند در دفاع از حرم اهل بيت(ع) شركت كنند و بر اين عزمشان اصرار دارند، نشان از همان حال و هواي جنگ و جبهه دارد. اينكه امروز جوان بسيجي ما در هر جبههاي كه برايش مشخص ميشود، بيكم و كاست حضور پيدا ميكند و خالق حماسه در سنگرهاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي و... ميشود، نشان از همان روزها دارد. ولايتپذيري، اراده، ايمان و اخلاص جوانها همواره ما را به ياد آن روزها و بسيجيان آن دوران مياندازد.
جوانان جانبازي كه وقتي به ملاقاتشان ميرويم با روحيات بالاي آنها مواجه ميشويم كه بر شهيدنشدنشان حسرت ميخورند و خود را شرمنده اباعبداللهالحسين (ع) ميدانند. جواناني كه ميروند و مزد مجاهدتهايشان ميشود جانبازي و شهادت، روحياتشان ما را به ياد روحيات و انديشههاي آن روزهاي مجاهدان راه خدا مياندازد.
شهيد گلدوي جوان بسيجي زاهداني كه خود را فداي صدها نمازگزار مسجد ميكند و با در آغوش گرفتن عامل انتحاري تروريستي، سعادتي چون شهادت را براي خود انتخاب ميكند يادآور حسين فهميدههاي دوران جنگ و دفاع است. حامد بزيها، مرتضي آسودهها هم از اين دست هستند. روحيات همان روحيات است اما بايد فرصتي پيش بيايد تا به اثبات برسد.
در حوادث اخير كشور فرانسه يك عامل انتحاري ناپديد شد، كل فرانسه در حالت آمادهباش قرار گرفت اما در كشور ما دشمن همواره درصدد انجام عمليات تروريستي است اما به بركت وجود و حضور همين بسيجيان است كه موفق نشده و نخواهد شد.
منبع: روزنامه جوان